محل تبلیغات شما

یکی از ارزوهای گوشه ذهنم همیشه نویسندگیه نمیدونم شاید اکثر وبلاگ نویسا همچین ارزویی داشته باشن اما من حس میکنم اگه دنبالش نرم وقتی 45 ساله شدم به خودم لعنت میفرستم .

__________

بطرز کاملا عجیبی باهم اشتی کردیم و انگار نه انگار که اصلا قهر بودیم 

همیشه عاشق خونه های پنجره قدی بودم نمیدونم واقعا خدارو چجوری شکر کنم بابته این خونه ی بزرگ با کلی پنجره قدی خونه ی من سه خوابس یکی ابی کمرنگ یکی سبز پر رنگ و دیوار روبروش سفید یکی که بالکن داره زرد و سفید ومن عاشق سه تاشم و البته که از زرد به خوبی استفاده نمیکنم معمولا پر از لباس شسته شده منتظر اتو هست 

باورم نمیشه یکم هوا خنک شده الان پنجره رو باز کردم و دور از چشم سعید کلا پرده رو کشیدم کنار و  به معنای واقعی دارم لذت میبرم خدایا شکرت 

امروز چهله زیارت عاشورا شروع کردم به نیت موفقیت تو درس 

عجب روز خوبیه خدایا شکرت 

مرداد و بازگشت به خانه بعد از دو روز قهر

به وقت ۵ صبح ۱۵ مرداد۹۸

یکی ,خونه ,پنجره ,عاشق ,قهر ,انگار ,پنجره قدی ,خونه ی ,نمیشه یکم ,اتو هست باورم نمیشه ,منتظر اتو هست باورم

مشخصات

تبلیغات

محل تبلیغات شما

آخرین ارسال ها

برترین جستجو ها

آخرین جستجو ها

شرکت بازرگانی حمل ونقل بین المللی آتایول کتابخانه امام خمینی"ره"